جنگها پایان و زخمها التیام مییابند، حتی قهرمانان دفاع از کشورها هم فراموش میشوند و تنها آنچه در یادها میماند و قلب تاریخ و دل مردم را میسوزاند، خیانت خائنان هست.
مام وطن تنها نقطه وصل و اشتراک همه اقوام، اقشار و احزاب است و حتی مخالفان سرسخت حکومتها و دولتها در زمان تجاوز بیگانه و جنگ، با اولویت حراست از خاک و ناموس وطن ادبیات و رفتار خود را تغییر میدهند.
کشورمان ایران طی نیم قرن گذشته برای دومین بار مورد تجاوز و حمله دشمنی سفاک قرار گرفته است.
آنچه در میدان رزم میگذرد یک سوی ماجرا است و طرف دیگر آن رفتارهایی است که برخی از سر کینه و دشمنی، جهل و حماقت یا سودجویی و خودخواهی انجام میدهند.
آنها که دشمنی میکنند چه دشمن خارجی و چه خائنان تکلیفشان روشن است و برخورد با ایشان باید مقابله به مثل و قهری باشد.
جاهلان به وضعیت و آنها که از سر حماقت نمیتوانند تحلیل کنند که نتیجه رفتارهای اشتباه ایشان چه بر سر کشور و هموطنانشان میآورد را باید آگاه ساخت و به خودمان و ساختارها نقد کنیم که چرا پیش از این نسبت به تعلیم و تربیت ایشان غافل بودیم.
اما گروه سوم مجموعه افرای که رفتارهایشان اگر بیش از عناد دشمنان زخم نزد، مکمل آنها میشود و ممکن است ضربات جبران ناپذیری به کشور وارد کند، آنها که نقاب خودی دارند و به ظاهر قوم و خویش، دوست، همسایه، همشهری و هموطن هستند.
از جمله این افراد یعنی خودخواهان منفعتطلب باید به آن دسته از دلالها اشاره کرد که در تنگنا قرار گرفتن مردم را فرصتی میبینند برای منتفع شدند.
کفتارهایی که برایشان فرقی نمیکند شیوع بیماری کرونا، سیل و زلزله یا جنگ و ویرانی؛ هر حادثه و مصیبتی را فرصتی میبینند برای تحصیل منفعت و مال اندوختن.
ایشان اگرچه ظاهرا خودی هستند اما نتیجه کارشان شاید از صد بمب و موشک مخربتر باشد.
در روزهای ابتدایی که تصمیم اشتباه اختصاص سهمیه ۱۰ الی ۲۰ لیتری موجب تشکیل صفهای چند صد متری خودروها شده بود، دیدیم و شاهد بودیم که یک باک بنزین ۷۰ لیتری ۲ میلیون تومان قیمت پیدا کرد و بنزین با نرخ آزاد ۳ هزار تومان تا لیتری ۳۰ هزار تومان هم فروخته شد.
در روزهای بعد منفعتطلبی خائنانه از جایگاههای سوخت شهرهای مورد هجوم دشمن به فروشگاههای شهرهای پناه دهنده به مردم سرایت کرد.
در حالی که برخی شرافتمندانه خانه و ویلای خود را به رایگان در اختیار هموطنانشان قرار دادهاند، عدهای هم هستند که با چند برابر کردن قیمتها، خون هموطن پناه آورده از جنگندههای دشمن را در شیشه میکنند.
اما همه ماجرا به همین موضوع ختم نمیشود و گروهی هم هدفی سیاهتر و کثیفتتر از مال اندوزی دارند، گروهی که با خرید اقلام مورد نیاز خانوار تلاش میکنند تا بازار از محصول خالی شود و با ایجاد کمبود کاذب محصول روحیه مردم را تخریب کنند.
در چنین شرایطی به نظر میرسد تشکلهای صنفی یک وظیفه مهم دارند و آن به کار گرفتن همه ظرفیت خود برای نظارت بر بازار است.
تشکلهای صنفی فارغ از این امر که متعلق به کدام شهر و استان هستند باید در هیبت یک نهاد واحد، همه نیروها را اعم از آنها که در شهر خود سکونت دارند و آنها که سفر کردهاند، در فراخوانی همه را پای کار آورده تا با نظارت مستمر بر بازار اجازه ندهند در شرایط ویژهای که کشور با آن روبرو است، تامین و توزیع کالا به یک نقطه ضعف تبدیل شود.